محمد پارسامحمد پارسا، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره
پانیسا خانمپانیسا خانم، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره

محمدپارسا و پانیسا خانم

دلبری های آبان ماهی

1397/8/30 18:35
نویسنده : مامان و پدر
384 بازدید
اشتراک گذاری

گل دختر و گل پسر شیرین زبان مامان و پدر، از صحبت کردنتون نگم که دل می برید حسابی، هم پشت تلفن و هم حضوریمحبت

بازی کردنتون قانونمندتر شده و کارهایی انجام میدید که گاهی از تعجب فکر میکنم آیا واقعا شما کودک هستید؟!!

خودم خودم ها همچنان سرسختانه ادامه دارد...

از کار آشپزی و کمک در چیدمان آشپزخانه و خرد کردن پیاز و فلفل دلمه ای و هویج و قارچ گرفته تا، تا کردن لباس ها و جاروبرقی و جمع کردن تخت و وسایل اتاق تون(البته به عشق کیندر)

شعر و اشکال هندسی و اسامی خانواده و اشیاء و حیوانات و رنگ ها واعداد را مدتی هست که کامل میگید. البته در زمان یادگیری متفاوت بودید. مثلا پانیسا خانم رنگ ها را زودتر و محمدپارسا اعداد را زودتر را یاد گرفت. خدایا شکرت برای داشتن بچه های سالم و شکرت برای دادن نعمت سلامتی به تمام فرزندان این کره خاکی

و حالا میریم سراغ عکس ها و بازی ها

محمدپارسای عزیزم در حال بازی و ساخت جایگاه حیوانات

آموزش رنگ ها(لگوهای همرنگ تاتمی) توسط خانم خانما

آشنایی و بازی با نخود و لوبیا..........فقط تا چند وقت نخود و لوبیا جمع میکردیم. نمی دونم تولید میشدند، آخه من اینقدر بهشون نداده بودمسکوتچشمک

خاله بازی و خرید هدیه(کتاب) برای پَرپَری

آرایشگری و کوتاه کردن موها....چند سال پیش قبل از اینکه شما فرشته ها پا به زندگی ما بگذارید پدر برای اولین بار موهای هانی(پسر عمو) را کوتاه کردند. البته من و عزیز و عموها کلی براش برنامه اجرا کردیم و سرگرمش کردیم. اما الان که آقا محمدپارسا مخالف آرایشگاه رفتن شدند، مدتی بود که امتحان کردیم تا ببینیم رضایت میده این گل پسر ولی رضایت حاصل نمیشد تا اینکه در یکی از همین روزهای آخر آبان ماه خیلی تصادفی و بطور اتفاقی خودم را با وسایل اصلاح در حمام و غرق در مو دیدمشاکیزنده. البته گریه های این فرشته نگذاشت که موها کامل کوتاه بشوند ولی تا همین جا هم غنیمت بود. ممنون پدر هنرمند و مهربانتشویق
البته چون دست تنها بودیم نتونستیم عکس بگیریممنتظر

آش امروز عصر...شما هم دعوتید
چقدر در این هوا می چسبدمتفکر

طبق عادت همیشه که وسایل آشپزخانه را برای مامان تمیز می کردند، میبینم فرشته کوچولو بهم میگه: مامان ببین دارم اسکی میکنم. گل نازم از کجا آخه می دونید اسکی چیه؟!!!!محبت

در حال خانه تکانی فصلی بودیم که آقا خانم ما را صدا کردند که ببینید ما سوار قایق شدیم. آفرین به این تخیلمحبت

پانیسای مهربانم در حال پوشک کردن مهرسا

بچه ها این آتش را درست کردند برای آقا متین و آقا میثم(پسران گل دوست گرامی وخانوادگی)

پانیسا خانم در حال ارزیابی قیمت ها

 

به تمام دوستانی که ناراحتی قلبی دارن توصیه میشود برای دیدن این عکس ها ادامه ندهند. از ما گفتن بود!!!!

.

.

.

.

.

به مدل نشستن خانم دقت کنیدمحبت.

باز مادرجون آمدند خانه ی ما و موهای پانیسا خانم را بستندمحبت اصلا قانون داریم که دختر باید موهاش فرفری باشهجشنزیبا

وقتی پانیسا خانم عزیزِ دل مامان برای پدر خسته از سرکار آمده دلبری میکنهمحبتمحبت

 

اینم یک تفریح چند ساعته کوتاه و بخاطر سرما بیشتر در ماشین. اگر گفتید اینجا کجاست؟!!

 

پسندها (4)

نظرات (0)