واکسن 4 ماهگی
واکسن این نوبت خورد به تعطیلی و عروسی دایی و چهاردهم زده شد. خیلی استرس داشتم و نگران بودم و همین نگرانی روی غذا خوردنم اثر گذاشته بود و کم حوصله ام کرده بود. خانم باقری واکسن این نوبت را زد که انصافا خیلی عالی زد فقط چون سرش شلوغ بود دو،سه ساعتی من و مادرجون معطل شدیم و وقتی استرس من را دید آمد و کار شما را انجام داد(مثل نوبت قبل قطره فلج اطفال و واکسن 5گانه). من که تحمل نکردم ببینم و از اتاق آمدم بیرون و با صدای جیغ شما کلی گریه کردم.گاهی فکر می کنم مادرجون واقعا یک معجزه الهی در زندگی ماست که اگر نبود...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی