مرور خاطرات
مرور خاطرات حالا یکم عکس می‌بینیم از این مدت
مهر ۹۶
از دست شما تمام وسایل خانه یا آویزان شدند، یا قفل، یا شکسته
، یا خراب
، یا...دیگه بهتره نگم که سر این وسایل چی آمده!!🕶️🖥️
️
️🕰️
🏺
️🖊️
خدا رحمت کند خیلی‌هاشون را، عاقبت اونهایی که هستند را هم بخیر
همش فدای یک تار موتون عزیزانم
آموزش و لمس ماهی
ممنون از مادرجون از آموزش های به موقع
تلاش برای رسیدن روی اُپن و مخصوصا پولکی
النگوهام را دیدید؟
هدیه عمو جواد از مشهد برای شما دو تا فرشته
بازی در شهربازی
بستنی خوردن
پانیسا خانم خیلی به بستنی علاقه دارن(محاله دایی امیرحسین شما دوتا را ببینه و براتون بستنی نخره)
فدایی داری دایی مهربون
بفرمایید تا اندازه هاتون را بگیرم
هر جا تصمیم میگیریم بریم باران میگیره، حتی کویر
فکر میکنید مامان میتونه با این شرایط دستشویی بره؟!
خانم معلم
شایدم خانم مدیر
فکر میکنید من دیگه غصه دارم وقتی دو تا آشپز حرفه ای 
دارن برآن خورش کرفس درست می‌کنند؟!حدس بزنید چندبار من یک کرفس را شسته باشم خوبه؟!
آخه دو تایی در یک کابینت جاتون نمیشه
یک خواب آرام و فرار مامان برای انجام کارهاش🤷♀️
